«ضایعات متعارف تولید- آنالیز بند 25 ماده 148»
توی این مقاله قراره به موضوع ضایعات متعارف تولید (آنالیز بند 25 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم) بپردازیم همونطور که میدونید ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم شامل 29 بنده و اومده شرایط اختصاصی پذیرش هزینه ها رو بیان کرده.
هر حسابداری میبایست نسبت به تمامی بندهای این ماده قانونی آگاهی داشته باشه چون ثبت خریدها و هزینه ها بدون در نظر گرفتن شرایط عمومی (ماده 147 قانون مالیاتهای مستقیم) و شرایط اختصاصی پذیرش هزینه ها (ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم) امکان داره برای کارفرما و کسب و کار چالش به همراه داشته باشه پس باید اطلاعاتش رو در این رابطه تکمیل کنه.
طی چهارتا مقاله ماده 147 قانون مالیاتهای مستقیم و بند 24 ، بند 18، بندهای 13،14و15 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم رو آنالیز کردیم به عنوان یه منبع میتونید بهشون مراجعه کنید.
ماده 148 میگه؛ هزینههایی که حائز شرایط مذکور در ماده فوق میباشد به شرح زیر در حساب مالیاتی قابل قبول است:
داخل بند 25 قید شده؛ ضایعات متعارف تولید (ضایعات عادی)
پس قانونگذار توی محاسبات و قوانین در نظر گرفته که ضایعات متعارف تولید، جز لاینفک فرایند یه کسب و کار تولیدی هستش و چون لاجرم اتفاق میوفته سازمان امور مالیاتی این نوع از هزینه ها رو از ما میپذیره. البته در جریان باشید که اسم دیگه ضایعات متعارف تولید، ضایعات عادی هستش.
ضایعات عادی و ضایعات غیر عادی
لازمه اینجا یه توضیحی بدم و ضایعات عادی و غیرعادی رو از هم جدا کنم.
توی فرآیند تولید که در نهایت منجر به تولید یه محصول میشه قاعدتا ابتدای امر باید مواد اولیه خریداری شه و طی فرآیند تولید به محصول نهایی برسیم به فرض مواد اولیه وارد ایستگاه 1 و 2 و 3 میشه و به مرور تبدیل میشه به یه کالای نیمه ساخته و در نهایت تبدیل به محصول میشه و داخل انبار محصول و فروش قرار میگیره بنا به دلائل مختلف این وسط ممکنه ضایعاتی ایجاد بشه.
حالا ضایعات یعنی چی؟ از نگاه سازمان امور مالیاتی تعریف ضایعات با تعریف حسابداری صنعتی کاملا همخوانی نداره یعنی اینکه از نگاه حسابداری صنعتی امکان داره چیزی که اتفاق افتاده، افت باشه ولی توی سازمان، همچنان بهش میگن ضایعات،
خیلی وقتها زائدات اتفاق افتاده ولی سازمان امور مالیاتی باز صحبت از ضایعات میکنه، همچنین امکان داره که واقعا ضایعات ایجاد شده باشه که ممیز هم اسمش رو میگذاره ضایعات، اما مهم اینه که ما توی ادبیات حسابداری صنعتی درست با این موضوع برخورد کنیم و درست شناساییش کنیم اما اونجایی که میخوایم در این رابطه با سازمان امور مالیاتی صحبت کنیم باید از لفظ بند 25 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم استفاده کنیم یعنی اسمش رو در نهایت بگذاریم ضایعات متعارف تولید،
به این دلیل اگر اسامی متفاوت باشه وقتی اظهارنامه عملکرد ارائه میشه به ممیز، اینجا چالش پیش میاد که شما اسمش رو گذاشتی مثلا افت یا زائدات و توی قانون صراحتا افت و زائدات جز هزینه های قابل قبول مالیاتی نیست پس ما توی حسابداری صنعتی افت، ضایعات و زائدات داریم ولی در ادبیات هزینه های قابل قبول مالیاتی، اسمش کلا ضایعات تولید هستش پس توی صنعتی باید درست شناسایی بشه و درست تفکیک بشه تا گزارشات جذاب و معنی دار به کارفرما ارائه بشه ولی زمانی که گزارش ارسال میشه برای سازمان امور مالیاتی باید این اسامی رو یکی کنیم و بگذاریم ضایعات، تا حداقل ممیز عنوان نکنه که از اسامی استفاده کردین که به لحاظ قانونی، بلاتکلیف هستش.
افت:
افت یک نوع از بین رفتن مواد اولیه اس به گونه ای که اون بخشی که از بین رفته، قابل جمع آوری و ارسال به انبار و قابل فروش نیست و اصلا وجود فیزیکی نداره به طور مثال شرکتی که شیر تولید میکنه توی خط تولیدش ظرفهای بزرگی هستش که شیر رو داخلش تخلیه میکنن و شروع میکنن به جوشاندن و این شیر تخلیه میشه به ظرفهای بعدی برای تهیه خامه یا سرشیر یا پنیر اگر به طور مثال توی ظرف اول 1000 لیتر شیر تخلیه بشه طی فرآیند جوشاندن متوجه میشیم که به فرض، شیر شده 992 لیتر و این 8 لیتری که دیگه نیست در ادبیات حسابداری صنعتی بهش گفته میشه افت اما زمانی که با ممیز طرف حساب میشیم باید بیاریمش زیرمجموعه بند 25 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم یعنی ضایعات تولید
زائدات
زائدات، ریزش در مواد اولیه اس به طور مثال توی خط تولید مبلمان، چوب از یک سمت وارد خط تولید میشه و با دستگاه های بزرگی شبیه اره برش داده میشه زمانیکه چوبها برش میخورن قاعدتا خاک اره هم تولید میشه و این خاک اره در حکم ریزش مواد اولیه اس و اسمش در ادبیات حسابداری صنعتی زائدات هستش توی صنعت پرسکاری هم که دریل داره فلز رو سوراخ میکنه پلیسه ازش میزیزه و این هم زائدات به حساب میاد و زمانی که میخوایم به ممیز گزارش بدیم باید اسمش رو بگذاریم ضایعات تولید
ضایعات
ضایعات در ادبیات صنعتی یعنی کالایی که تولیدش به اتمام رسیده باشه اما ویژگی های استاندارد یک محصول سالم رو نداشته باشه و نتونیم مثل یک محصول سالم ازش استفاده کنیم.
ضایعات عادی و ضایعات غیرعادی
ضایعات عادی لاجرم ایجاد میشن و کسی مقصر نیست و ذات فرآیند تولید، اون رو ایجاد میکنه مگه میشه چوب رو با اره ببری و خاک اره تولید نشه، قطعا نمیشه و شخص هم در ایجاد این ضایعات مقصر نیست پس این ضایعات عادی هستش.
در ایجاد ضایعات غیرعادی یا فرد مقصره یا ماشین الاتی که نیاز به تعمیر دارن و… که توی این فرآیند ما میتونم جلوش رو بگیرم و و جز روال صنعت نیست ولی در کسب و کار ما داره اتفاق میوفته.
سازمان امور مالیاتی به استناد بند 25 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم میگه که اون بخش عادی ضایعات رو میپذیره یعنی اونی که لاجرم در طی روال عادی عملیات ایجاد میشه و کاریش هم نمیشه کرد ولی اونجایی که ضایعات غیرعادی میشه یعنی افت غیرعادی، زائدات غیرعادی و ضایعات غیرعادی چون خود کسب و کار مقصره، سازمان امور مالیاتی به عنوان هزینه های قابل قبول مالیاتی نمیپذیره
داخل بند 5 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم اون موردی که بابتش چالش ایجاد میشه کلمه متعارف هستش «متعارف بودن میزان ضایعات عادی»
متعارف
متعارف یعنی زمانی که داریم کار تولید انجام میدیم به طور مثال چوب رو برش میزنیم و طی این عملیات خاک اره تولید میشه، میایم و برای این فرآیند یه درصدی در نظر میگیریم به طور مثال 8 درصد مواد اولیه مون که چوبه، تبدیل به خاک اره میشه، حالا اگه اشخاص دیگه ای که دارن کار مشابه ما رو انجام میدن زمانی که ازشون اطلاعات میگیریم متوجه میشیم این 8 درصد خاک اره ای که برای ما تولید میشه، ممکنه یک جا 5 درصد و جای دیگه 9 درصد باشه و از طرف دیگه که ممیز برای رسیدگی میاد یه درصد از پیش تعیین شده داره، به طور مثال میگه در صنعت برش چوب، همیشه سقف ضایعات عادی 8 درصده یعنی برای 100کیلو چوب، 8 کیلوش ضایعات عادی در نظر گرفته میشه و سازمان میگه که بیشتر از اون رو نمیپذیره و اینجاست که بحث شروع میشه که متعارف از دید ما و سایرین و سازمان امور مالیاتی چیه؟
توی این شرایط ممیزین محترم سازمان یکراست میرن سراغ درصدهای از پیش تعیین شده یعنی زمانی که برای رسیدگی یه کسب و کار میرن، بنا به جدولی که دارن میزان ضایعات متعارف از قبل براشون تعریف شده و میزان ضایعات بیشتر رو نمی پذیرن ولی نباید به این سادگی این میزان رو پذیرفت.
در قدم اول باید با کمک واحد حسابداری صنعتی برآورد دقیق داشته باشیم و محاسبه بشه که ریزش مواد اولیه طی فرآیند برش چوب چقدر بوده و عدد اصلی رو بدست بیاریم تا زمانی که ممیز توی گزارش رسیدگی اظهار نظر کرد و گزارش رسیدگی رو گرفتیم و ریزش رو بررسی کردیم به طور مثال اگر ما 8 درصد ریزش داشتیم و ممیز میگه من 5 درصد رو میپذیرم، توی این شرایط خیلی از شرکتها برای اینکه به ممیز اثبات کنن که دارن درست میگن میرن سراغ اتحادیه و به اتحادیه نامه میزنن و از اتحادیه درخواست میکنن که فعالین بزرگ این صنعت طی نامه ای این درصد ریزش رو مشخص کنن تا بتونن مدرک اثبات کننده ای مقابل ممیز داشته باشن، گرچه این نامه از دید ممیز خیلی قابل قبول نیست البته نه اینکه نامه اتحادیه به کار نمیاد چون وجودش لازمه ولی کافی نیست برای اینکه بتونیم به حق و حقوقمون برسیم باید توی فرآیند دادرسی مالیاتی لایحه ای رو که مینویسیم اونقدر استدلال قوی داشته باشیم و اونقدر منطق مون و استنادمون به بخشنامه های مختلف سازمان قوی باشه که بتونیم به ممیز یا ممیز کل یا افراد دیگه ای که توی هیات بدوی یا توی حل اختلاف میشینن اثبات کنیم که لزوما اون جدولی که سازمان از پیش تعریف کرده وحی منزل نیست و میتونه غلط باشه و امکان داره توی کسب و کار ما این ضایعات بیشتر باشه پس علاوه بر درصدهای از پیش تعیین شده باید ممیز رو متقاعد کنیم که عوامل دیگری هم موثره، که این عوامل شامل؛
1–شرایط محیطی و جغرافیائی منطقه وقوع کارخانه
یعنی داشتن یه گزارش فنی از طرف یه جامعه فنی که حاوی مهر و امضا باشه و افراد فنی تاییدش کرده باشن که به طور مثال ریزش چوب در هوای مرطوب مازندران چه مقداره و در هوای خشک جنوب تهران چه مقدار، اینجاست که میشه فنی تر برخورد کرد پس شرایط محیطی و جغرافیائی منطقه وقوع کارخانه میتونه درصد ریزش (ضایعات عادی) رو بهم بریزه
2-شرایط ماشین آلات و تجهیزات تولید
این شرایط هم میتونه درصدها رو بهم بریزه به طور مثال داخل یه شرکت تولید نورد، ممیز میگه میزان اکسید توی این صنعت باید 8 درصد باشه و اگه 15 درصد باشه من نمی پذیرم پس باید لایحه نویسی قوی داشته باشیم و مدارک و مستندات ارائه بشه که امکان داره یه شرکت تجهیزاتش رو از خارج از کشور وارد کرده باشه پس قطعا ضایعات کمتری حین تولید براش ایجاد میشه ولی یه شرکت دیگه با کمک کارگرانش و پرسنل فنی خودش تجهیزاتش رو جمع و جور کرده باشه و سرمایه لازم رو جهت واردات اون تجهیزات نداشته باشه ولی خروجیش همون محصوله البته با درصد ضایعات بیشتر پس نمیشه این مورد رو نادیده گرفت
3-نوع مواد اولیه
به طور مثال داخل همین شرکتهای نورد، شمش هایی که به عنوان مواد اولیه از تامین کننده ها گرفته میشه میره آزمایشگاه تا عناصر تشکیل دهنده اش بررسی بشه و همیشه مواد اولیه ای که طی دوره های مختلف گرفته میشه ترکیبات متفاوتی دارن و این موضوع خودش درصد ضایعات رو تغییر میده
4-دستی یا ماشینی بودن فرآیند
این آیتم هم قطعا توی میزان درصد ضایعات تاثیرگذاره
5-سابقه مودی در پرونده
اگه سال اول هستش که ممیز میاد برای رسیدگی باید محکم رفت و محکم دفاع کرد ولی اگر سال دوم یا سوم و …. هستش چون سالهای قبل درصد ضایعات با ممیز بسته شده دیگه نمیشه اون درصد رو تغییر داد مگر اینکه در طول سال مالی تغییراتی توی روال تولید و فرآیندمون داده باشیم که به بهانه اون ممیز رو قانع کنیم که به دلیل تغییرات این درصد کمتر یا بیشتر شده.
اینجا یه مثال میزنم از صنعتی که تونست با اعتراض گروهی فعالین داخل این صنعت یه بخشنامه از سازمان امور مالیاتی بگیره و اون درصد از پیش تعیین شده رو کان لم یکن کنه.
توی صنعت تبدیل چغندر به قند اونقدر شرکتهای تولید کننده پیگیری کردن تا اینکه تونستن بخشنامه بگیرن، این بخشنامه کاملا نگرش سازمان امور مالیاتی به این مسئله رو نشون میده و می بینیم که سازمان برای تعیین درصد ضایعات این صنعت باید سایر عوامل تاثیرگذار رو در نظر بگیره
پس نتیجه میشه گرفت چون اعتراض گروهی بوده سازمان مجبور شد که بررسی های لازم رو انجام بده.
پس اگه تمام تلاشت رو کردی ولی توی 238 نتیجه نگرفتی حتما برو بدوی و اگه باز هم نتیجه نگرفتی، برو هیات حل اختلاف و اگه باز هم نتیجه نداد برو شورای عالی 251 مکرر و حتی تا دیوان عدالت اداری چون بنا به مطالب ارئه شده به این نتیجه رسیدیم که در تشخیص میزان ضایعات متعارف، مسائلی به غیر از درصدهای از پیش تعیین شده سازمان امور مالیاتی باید مد نظر قرار بگیره. به امید اینکه مطالب ارائه شده مفید واقع بشه.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.