«آنالیز بندهای 13، 14و 15 ماده 148 قانون مالیات های مستقیم»
ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم شامل 29 بند هستش و ما توی این مقاله قراره بندهای 13، 14و 15 این ماده قانونی جذاب رو آنالیز کنیم.
زمانی که ثبت خرید و ثبت هزینه رو انجام میدیم، متوجه میشیم که بخشی از اونها میره توی موجودی کالا و بخشی هم میره توی بهای تمام شده کالای فروش رفته که از نگاه سازمان امور مالیاتی اسمش هزینه قابل قبول مالیاتی هستش حالا اگر ما شروط عمومی و اختصاصی مربوط به هزینه ها رو رعایت نکنیم ممیزین محترم سازمان امور مالیاتی به سادگی در جلسه رسیدگی، هزینه هامون رو برمیگردونن و ما به لحاظ مالیاتی متضرر میشیم.
داخل مقاله آنالیز ماده 147 قانون مالیاتهای مستقیم مفصل در این زمینه صحبت کردیم و گفتیم زمانی که داریم هزینه و خریدهامون رو ثبت می کنیم باید بدونیم که شروط عمومی پذیرش هزینه های قابل قبول مالیاتی چی هستش، حالا اگر بخوام مجدد خیلی خلاصه این شروط عمومی رو توضیح بدم اینه که 1-اسناد و مدارک در حد متعارف وجود داشته باشه 2-هزینه ها و خریدها مربوط به کسب و کار مربوطه باشه 3-در رابطه با سال مالی باشه که عملکردش توسط سازمان امور مالیاتی قراره رسیدگی بشه 4-حواسمون به نصابهای مالیاتی باشه یعنی سقف های مجاز توی ذهن مون باشه چون اگه سقف رو در نظر نگیریم، ممیز هزینه رو برمیگردونه.
حالا توی ماده 148 قانون مالیاتهای مالیاتی، قانونگذار اومده شروط اختصاصی پذیرش هزینه رو مطرح کرده و سرفصل به سرفصل هزینه ها رو نام برده و توضیح داده که این تیپ هزینه ها، هزینه های قابل قبول مالیاتی هستش
آنالیز بند 13 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم
قانونگذار توی بند 13 میگه “هزینههای جزئی مربوط به محل موسسه که عرفا به عهده مستأجر است در صورتی که اجاری باشد.”
توی این بند چندتا نکته مهم وجود داره:
1-این هزینه ها زمانی پذیرفته میشه که مستاجر باشیم 2-حتما قرارداد اجاره بین مالک و مستاجر تنظیم شده باشه 3-هزینه ای پذیرفته میشه که عرفا به عهده مستاجر باشه که معمولا داخل متن اجاره نامه هزینه های جزئی و کلی مشخص شده و ذکر شده که برعهده چه کسی هستش، این هزینه باید جزئی باشه و عدد و رقم قابل توجهی نباشه که اسمش رو بتونیم بگذاریم هزینه مخارج اساسی مثل تعمیر و نگهداری های اساسی که رقمش بالاست و باعث میشه که اون بازه زمانی عمرمفیدی که میتونیم از ساختمون استفاده کنیم در نتیجه هزینه ای که انجام شده افزایش پیدا کنه، هزینه تعمیر نگهداری جزئی رو باید تحت همین عنوان سند بزنیم و بره توی سرفصل هزینه های تعمیر و نگهداری قرار بگیره پس اینجا میتونیم هزینه های تعمیر و نگهداری جزئی و هزینه های شارژ و… رو نام ببریم هزینه شارژ ساختمون رقمش حدنصاب نداره و به شرط رعایت کردن شروط عمومی پذیرش این هزینه از طرف ممیز پذیرفته میشه.
آنالیز بند 14 ماده 148 قانون مالیاتهای مستقیم
قانونگذار توی این بند 14 میگه “هزینههای مربوط به حفظ و نگهداری محل موسسه در صورتیکه ملکی باشد.”
به طور مثال هزینه های تعمیر و نگهداری جاری، هزینه استهلاک تعمیرات اساسی و هزینه های شارژ و…
اینجا یه سوال مطرح میشه که مخارج جاری چی هستن و چه تفاوتی با مخارج اساسی دارن؟
در رابطه با توضیح مخارج جاری باید بگم زمانی که اون رو متحمل میشیم باعث میشه اون چیزی که مورد خرج قرار گرفته با همون کیفیت فعلی کارش رو ادامه بده اما مخارج اساسی یا مخرج سرمایه ای مخارجی هستش وقتی که متحمل اون مخارج میشیم یا کیفیت و یا کمیت افزایش پیدا میکنه به طور مثال در رابطه با ماشین آلات تولید وقتی هزینه هایی انجام میدیم که ظرفیت تولید رو بالاتر میبره یا توان این رو داره که برای بلند مدت، کیفیت محصولاتی رو که تولید میشه بالاتر ببره یا عمر مفید ماشین آلات بیشتر میشه به طور مثال ماشین آلاتی که قراره 5 سال برای ما کار کنه با انجام یه هزینه سنگین توی سال پنجم باعث میشه که 4 یا 5 سال دیگه بتونیم از این ماشین آلات استفاده کنیم.
پس اگر دفتر مرکزی یا کارخونه رو جایی مستقر کردیم که برای خود شرکت باشه نه برای صاحبان سرمایه اینجا داریم راجع به شخصیت حقوقی صحبت می کنیم پس مواردی مثل ساختمون یا سوله یا زمین اگر به نام شرکت باشه، میتونیم هزینه های تعمیر و نگهداری جاری رو بدون حد نصاب توی همین سرفصل سند بزنیم و این جز هزینه های قابل قبوله مشروط به رعایت شروط عمومی پذیرش هزینه.
در ادامه باید بگم که هزینه استهلاک تعمیرات اساسی هم پذیرفته میشه به طور مثال یه هزینه سنگین انجام میدیم که باعث میشه عمر مفید ماشین آلات افزایش پیدا کنه به طور مثال میتونیم به جای 5 سال، 10 سال از این ماشین آلات استفاده کنیم و این هزینه انجام شده رو میاریم به عنوان دارایی سند می زنیم با اینکار ارزش ماشین آلات بیشتر میشه پس مسلما هزینه استهلاکی رو که از اون مقطع به بعد حساب می کنیم بیشتر میشه و اینجا ممیز اون هزینه استهلاک رو از ما میپذیره مشروط بر اینکه اسناد و مدارک مربوط به مالکیت اون دارایی کامل باشه پس این تیپ هزینه ها از دید قانونگذار منطقی هستش.
آنالیز بند 15 قانون مالیاتهای مستقیم
قانونگذار داخل بند 15 میگه “مخارج حمل و نقل”
یعنی مخارج مرتبط با حمل و نقل کسب و کارها مورد پذیرش هستش به طور مثال برای یک کسب و کار بازرگانی چون خرید و فروش کالا انجام میده و منطقا بابت فعالیتی که انجام میده هزینه حمل رو داره و تولیدی ها که انواع مواد اولیه رو خریداری میکنن، کالا تولید کرده و اون کالا رو به فروش میرسونن قطعا این هزینه رو دارن به همین دلیل این هزینه از طرف ممیز پذیرفته میشه
در ادامه میایم و مخارج حمل و نقل رو تفکیک می کنیم در کل این مخارج هم از دید حسابداری مالی و مالیاتی و هم از دید حسابداری صنعتی و حسابداری مدیریت به چهار دسته تقسیم میشه
1- حمل به داخل، به طور مثال اگه شرکت بازرگانی باشه و کالایی رو خریداری کنه و داخل انبار مستقر کنه یا اگه شرکت تولیدی باشه و خرید مواد اولیه یا ملزومات انجام بده و هزینه حمل بپردازه و اونها رو ارسال کنه به داخل انبار و رسیدشون کنه این حمل میشه حمل به داخل پس هزینه ای که پرداخت میشه تا آنچه که لازمه فرآیند اصلی عملیات هستش از بیرون بیاد حمل به داخل محسوب میشه و قابل پذیرش هستش و اگر میخوایم این هزینه بدون شک و شبهه باشه میبایست بارنامه رسمی بگیریم چون بارنامه رسمی نه توی رسیدگی های مالیاتی برامون چالش داره و نه توی رسیدگی های بیمه ای
2-حمل میان سایتی، از این عناوین داخل شرکتهای تولیدی استفاده میشه اگر شرکتی دوتا کارخونه داشته باشه اصطلاحا میگن که دوتا سایت تولید داره و اصولا توی یکی از سایتها یه سری مراحل تولید انجام میشه و این تولیدات رو توسط یه ماشین حمل میکنن و ارسال میکنن به سایت دو تولید و داخل سایت دوم یه سری عملیات دیگه انجام میشه و کالای تولیدی که تکمیل شد از اونجا کالا وارد انبار محصول شده و به فروش میرسه و این حمل میان سایتی از کارخونه یک به کارخونه دو اگر بارنامه رسمی داشته باشه جز هزینه های قابل قبوله و حد نصاب هم نداره البته اگر توی روال عادی عملیات شرکت این هزینه توجیه پذیر باشه
3- حمل داخل سایتی، این عنوان توی حسابداری صنعتی استفاده میشه زمانی که داخل یه کارخونه بزرگ که تعداد زیادی سوله داره از ابتدا یعنی سوله اول ، اولین مرحله از عملیات تولید انجام میشه و مابقی مراحل تولید هم داخل سوله های دیگه انجام میشه تا کالای نهایی تولید بشه و وارد انبار محصول بشه عنوان کلی که میشه اینجا به کار برد هزینه های لجستیک هستش که امکان داره از لیفتراک استفاده بشه یا نوار نقاله یا کانوایر پس مجموعه ماشین آلات و تجهیزاتی که داخل یک سایت تولید برای جابجایی مواد اولیه، کالای نیمه ساخته یا محصول استفاده میشه بهش میگن حمل داخل سایتی و عمدتا بابت این موارد بارنامه گرفته نمیشه و پیمانکاری هم ورود نمی کنه معمولا خود شرکت ماشین آلات و تجهیزات حمل رو تهیه می کنه و به عنوان اموال سند میزنه و هزینه استهلاک شون رو شناسایی میکنه پس اگر وسائل نقلیه و تجهیزات حمل داشته باشیم که فاکتور خرید رسمی داشته باشه و بشه براش اصالت احراز معامله انجام داد و توی دفاترمون جزء دارایی ها ثبت شده باشه و بر اساس ماده 149 قانون مالیاتهای مستقیم مستهلک شده باشه ممیز این هزینه قابل قبول رو میپذیره
4- حمل به خارج، در واقعیت کالایی که تولید میشه باید به بازار مصرف و مصرف کننده نهایی برسه اگر زمان فروش بارنامه رسمی داشته باشیم این هزینه هم جز هزینه های قابل قبول هستش.
پس تا اینجا با بخشی از شروط اختصاصی پذیرش هزینه ها آشنا شدیم، امیدوارم آنالیز این بندهای قانونی بتونه به شما توی چگونه ثبت کردن این هزینه ها کمک کنه.
نظرات