«معافیت دوهفتم یا هفت هفتم بیمه سهم کارگر از درآمد مشمول مالیات حقوق»
توی این مقاله قراره بپردازیم به یه موضوع بحث برانگیز توی سال 1400 و 1401 و اون میزان معافیت حق بیمه کارگر از مالیات درآمد حقوقه
در رابطه با مبحث مالیات بر درآمد حقوق باید بگم زمانی که ماه به اتمام میرسه و محاسبات مربوط به حقوق فرد انجام میشه یکی از کسورات مربوطه، مالیات حقوقه که میبایست حساب بشه و به استناد ماده 86 قانون مالیاتهای مستقیم این مبلغ مالیات کسر و به حساب سازمان واریز بشه و در انتها چیزی که پس از اعمال کسورات باقی می مونه به حساب شخص واریز بشه
زمانی که میایم مالیات شخص رو محاسبه میکنیم یکی از آیتمهایی که قانون به ما اجازه میده جز معافیتهای مالیات حقوق بیاریمش تا درآمد مشمول مالیات شخص کاهش پیدا کنه حق بیمه سهم کارگره، عده ای معتقدن 2/7 اون هفت درصد بیمه سهم کارگر معاف از مالیاته و باید از درآمد مشمول مالیات کسر بشه و عده ای هم معتقدن که باید 7/7 اون هفت درصد بیمه سهم کارگر یعنی کل مبلغ 7 درصد بیمه سهم کارگر از درآمد مشمول مالیات کسر بشه
حالا ببینیم داستان از کجا شروع شد
طبق ماده 137 قانون مالیاتهای مستقیم
(اصلاحی ۱۳۸۰/۱۱/۲۷)- هزینههای درمانی پرداختی هر مودی بابت معالجه خود یا همسر و اولاد و پدر و مادر و برادر و خواهر تحت تکفل در یک سال مالیاتی به شرط این که اگر دریافت کننده موسسه درمانی یا پزشک مقیم ایران باشد دریافت وجه را گواهی نماید و چنانچه به تأیید وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی به علت فقدان امکانات لازم، معالجه در خارج از ایران صورت گرفته است، پرداخت هزینه مزبور به گواهی مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران در کشور محل معالجه با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رسیده باشد، همچنین حق بیمه پرداختی هر شخص حقیقیبه موسسات بیمه ایرانی بابت انواع بیمههای عمر و زندگی و بیمههای درمانی از درآمد مشمول مالیات مودی کسر میگردد.
در مورد معلولان و بیماران خاص و صعب العلاج علاوه بر هزینههای مذکور هزینه مراقبت و توانبخشی آنان نیز قابل کسر از درآمد مشمول مالیات معلول یا بیمار یا شخصی که تکفل او را عهده دار است میباشد.
هزینههای درمانی پرداختی هر مودی بابت معالجه خود یا همسر و اولاد و پدر و مادر و برادر و خواهر تحت تکفل در یک سال مالیاتی به شرط این که اگر دریافت کننده موسسه درمانی یا پزشک مقیم ایران باشه و دریافت وجه رو گواهی کنه، از درآمد مشمول مالیات مودی کسر میشه
همچنین اگه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور تایید داد که به علت فقدان امکانات لازم معالجه در ایران، مجبور شدیم این فرد رو بفرستیم خارج از کشور و پرداخت هزینه مزبور به گواهی مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران در کشور محل معالجه یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی رسید این رو میتونیم از درآمد مشمول مالیات اون فرد کسر کنیم و همچنین اگه شخص حقیقی اومد حق بیمه ای رو پرداخت کرد به موسسات بیمه ایرانی بابت بیمه عمر و زندگی و بیمه های درمانی این رو هم از درآمد مشمول مالیات مودی کسر میکنیم
پس ماده 137 قانون مالیاتهای مستقیم ماده ای هستش که از کانال اون دولت داره یکی از وظائفش رو نسبت به ملت اجرایی میکنه و میگه از اونجایی که من خودم رو موظف میدونم خدمات درمانی رو داخل کشور به واسطه مراجع و سازمانهایی که ایجاد میکنم برای شما تسهیل کنم پس اگه شما بابت این مسائل هزینه ای انجام دادی دیگه نمیام توی بحث مالیات حقوق مالیاتش رو ازتون بگیرم
به همین دلیل گفت اگر شما خودت یا همسرت یا فرزندت یا پدر و مادر و خواهر و برادری که تحت تکفل شما هستن در طول یکسال مالیاتی بیمار شدن و شما اینها رو پیش پزشک و مراکز درمانی بردی و از جیبت بابت درمان شون هزینه کردی من این مبلغ رو از درآمد مشمول مالیاتت کسر میکنم تا مالیات حقوق کمتری رو بپردازی البته شرطش اینه که جایی که رفتی هزینه کردی این هزینه رو گواهی کنه و اگر درمانت خارج از کشور باشه به شرط اینکه وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تایید بده که امکانات لازم رو برای معالجه این فرد داخل کشور نداشتیم و تاییدیه ای داشته باشی که واقعا در خارج از کشور بابت درمان هزینه کردی و اون هزینه رو مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران که داخل اون کشور هستن تایید کنن در این صورت مپذیرم که این رو هم از درآمد مشمول مالیاتت کسر کنم
و علاوه بر اینها اگر هزینه کردی و حق بیمه پرداخت کردی به عنوان یک شخص حقیقی به موسسات بیمه ایرانی برای اینکه خودت رو بیمه عمر و یا بیمه درمانی کنی مثل بیمه تکمیلی این رو ازت میپذیرم که از درآمد مشمول مالیاتت کسر کنن
حالا میرسیم به این موضوع که بحث 2/7 یا 7/7 از کجا اومد؟
این بحث مربوط میشه به قسمت آخر ماده 137 (حق بیمه پرداختی هر شخص حقیقی به موسسات بیمه ایرانی بابت انواع بیمههای عمر و زندگی و بیمههای درمانی از درآمد مشمول مالیات مودی کسر میگردد)
با این استدلال حق بیمه پرداختی به سازمان تامین اجتماعی رو میتونیم ربط بدیم به قسمت آخر بند اول ماده 137 قانون مالیاتهای مستقیم یعنی با توجه به اینکه شخص حقیقی به عنوان کارپذیر داخل شرکتی استخدام شده و از مجموع 30 درصد حق بیمه ای که واریز میشه به حساب سازمان تامین اجتماعی چون 7 درصدش رو خود کارپذیر شخصا میپردازه و تامین اجتماعی هم یک موسسه بیمه ایرانی هستش پس تا اینجا مسئله اوکیه
حالا چالشی که پیش میاد اینه، قانون میگه حق بیمه ای که پرداخت میکنی باید بابت بیمه عمر و زندگی و بیمه های درمانی باشه و بحث 2/7 و 7/7 از اینجا شروع میشه چون عبارت انواع بیمه های عمر و زندگی داخل این ماده نبوده یعنی قبل از این، ماده 137 در قسمت آخر پاراگراف اول تاکیدش روی بیمه های درمانی بوده
حالا این یعنی چی؟
یعنی اینکه از این 7 درصد که شخص حقیقی به عنوان حق بیمه کارگر میداده به تامین اجتماعی باید مشخص میشده چند درصدش بابت درمان هستش یعنی چند درصد از اون 30 درصدی که پرداخت میشه به تامین اجتماعی بابت درمان هستش
اینجا لازمه بریم سراغ ماده 3 قانون تامین اجتماعی،
تأمین اجتماعی موضوع این قانون شامل موارد زیر میباشد:
الف – حوادث و بیماریها.
ب – بارداری.
ج – غرامت دستمزد.
د – ازکارافتادگی.
ه – بازنشستگی.
و – مرگ.
و از طرف دیگه توی ماده 29 قانون تامین اجتماعی گفته:
نه درصد از مأخذ محاسبه حق بیمه مذکور در ماده ۲۸ این قانون حسب مورد برای تأمین هزینه های ناشی از موارد مذکور در بندهای الف و ب ماده ۳ این قانون تخصیص می یابد و بقیه به سایر تعهدات اختصاص خواهد یافت.
پس اینجا میشه نتیجه گرفت از کل 30 درصدی که پرداخت میشه یک بخشی ازش بابت درمانه مثل مورد الف و ب ماده 3 تامین اجتماعی
و این 9/30 هم که حدودا میشه 0.30%
اما زمانی که سال 83 بخشنامه 19418/4385/211 اومد در خصوص حق بیمه های درمانی از اون 9/30 یا 0.30% اومدن 2/7 یعنی 0.28 درصدش رو پذیرفتن که بابت درمان هستش
پس طبق متن بخشنامه گفته شد کارفرمایانی که حقوق بگیری دارن که بابتش به تامین اجتماعی بیمه میدن باید 2/7 از اون 7% که کارگر میده رو زمانی که میخوان مالیات بر درآمد حقوقش رو حساب کنن باید از درآمد مشمول مالیاتش کسر کنن
تا اینکه رسیدیم به برج 6 سال 1400 که شخصی مراجعه کرد به دیوان عدالت اداری برای شکایت و ابطال بخشنامه 211/4358/19418
که نتیجه اش شد دادنامه شماره 140009970905811415 مورخ 1400/06/02
و استدلالش هم بند ج ماده 139 قانون مالیاتهای مستقیم بوده
ج – کمکها و هدایای دریافتی نقدی و غیرنقدی صندوقهای پس انداز بازنشستگی و سازمان بیمهٔ خدمات درمانی و سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر وهمچنین حق بیمه و حق بازنشستگی سهم کارکنان و کارفرما و جریمههای دریافتی مربوط توسط آنها از پرداخت مالیات معاف است.
که مطابق با اون حق بیمه سهم کارگر و سهم کارفرما کلا از پرداخت مالیات معاف هستش
که اینجا سازمان امور مالیاتی در جواب گفت داخل ماده 137 قانون مالیاتهای مستقیم در رابطه با حقوق بگیر صحبت میشه که یک شخص حقیقی هستش که این شخص حقیقی داره حق بیمه درمان پرداخت میکنه و بابت این پرداخت دو هفتمش معاف از مالیاته
ولی ماده 139 قانون مالیاتهای مستقیم موضوعش چیز دیگریست و مربوط میشه به کمکها و هدایای دریافتی نقدی و غیر نقدی صندوقهای پس انداز بازنشستگی و….
و این مراجعی که نام برده شده از مالیات معافن
یعنی ماده 139 داره در رابطه با خود سازمان تامین اجتماعی و درآمدهاش صحبت میکنه و میگه اگر سازمان تامین اجتماعی 30% از دیگران گرفت که بخشیش سهم کارکنان بوده و بخشیش هم سهم کارفرما، خود سازمان تامین اجتماعی معاف از مالیاته و ارتباطی به کارپذیری که ازش بیمه کسر میشه نداره
اما نتیجه دادنامه شماره 1415 جالب بود و رای دیوان مبنی بر معافیت 7/7 شد
همه فکر میکردن که دیوان عدالت اداری به دلیل استدلال شاکی این رو پذیرفته در صورتیکه بنا به روال رسیدگی به پرونده های دیوان، زمانی که شکایتی به دیوان عدالت اداری برده میشه دیوان نه تنها شکایت مورد نظر رو بررسی میکنه بلکه کلیت موضوع رو هم بررسی میکنه و تمام اصلاحات لازم رو اعمال میکنه که بعدها کمتر کسی بیاد و در رابطه با اون موضوع مجدد شکایت کنه
دیوان در دادنامه 1415 نه به دلیل استدلال شاکی که از اساس غلط بود بلکه به دلیل رسالت خودش کل پرونده ماده 137 و 139 رو یکبار دیگه رسیدگی کرد و با استناد خیلی قشنگتری استدلال 2/7 رو گذاشت کنار و گفت 7/7 مشمول معافیت مالیات حقوقه
و استدلالش هم همین بود که قانونگذار در مقام بیان، میان انواع بیمه های عمر و زندگی و بیمه های درمانی تفاوتی قائل نشده و نباید فقط سهم درمان رو مشمول معافیت کنه به همین دلیل ماده 3 قاون تامین اجتماعی در شش مورد خدمات ارائه میده و 7درصد بابت مجموع اینها پرداخت میشه که هم داخلش بیمه درمانی هست و هم بیمه عمر و زندگی به همین دلیل نهایتا رای بر این شد که اون 2/7 ابطال بشه
و چون دیوان عدالت عدالت اداری نمیتونه جای سازمان امور مالیاتی بخشنامه صادر کنه نهایتا سه ماه بعد از رای دیوان سازمان امور مالیاتی بخشنامه 63/1400/200 رو مورخ 1400/09/28صادر کرد و گفت حق بیمه پرداختی بابت بیمه درمان و انواع بیمه های عمر و زندگی میتونه به استناد ماده 137 از درآمد مشمول مالیات کسر بشه و اینجا سازمان صراحتا اعلام نکرد که از این به بعد به جای 2/7 باید 7/7 رو از درآمدمشمول مالیات کسر کرد
و همون عبارت دیوان عدالت اداری رو گذاشت داخل بخشنامه
این داستان ادامه داشت تا اینکه در تاریخ 1400/12/21 ریاست جدید سازمان امور مالیاتی آقای منظور یه نامه زد به تامین اجتماعی و یه جورایی نشون داد که داره از تامین سوال میپرسه و اعلام ناآگاهی میکنه که از 7درصد بیمه سهم کارگر چقدرش زیرمجموعه تعریف ماده 137 هستش
سازمان تامین اجتماعی هم جواب داد با توجه به اینکه قبلا به این مسئله اشاره کرده و رای دیوان هم صراحتا اومده گفته چون عنوان بیمه عمر و زندگی در کنار بیمه درمان قرار گرفته در جریان باشید که کل 7 درصدی که از کارگر گرفته میشه بابت مجموعه بیمه های عمر و زندگی و درمانه و باید اجازه بدی مودی کل 7 درصد بیمه سهم کارگر رو از درآمد مشمول مالیات حقوقش کسر کنه
بنابراین هم رای دیوان گفت کل 7 درصد معافه و هم نامه ای که آقای منظور به تامین اجتماعی زد به این موضوع اشاره کرده
حالا با توضیحاتی که داخل مقاله داده شد آیا ممیز موقع رسیدگی این 7/7 رو میپذیره؟
باید بگم خیر نمی پذیره ، چون ممیز از طرف سازمان امور مالیاتی ملزم هستش که مطابق بخشنامه سازمان رفتار کنه و در این رابطه هنوز بخشنامه ای صادر نشده و امکان داره که در ممیزی های اولیه و هیات بدوی این میزان معافیت اعمالی از ما پذیرفته نشه اما داخل هیات حل اختلاف و دیوان عدالت اداری نتیجه خواهیم گرفت و سازمان ملزم میشه که ما رو بخاطر اعمال این معافیت جریمه نکنه و عقب بکشه
پس اگر میخوای آدم گرونی بشی این چالش رو بپذیر تا هم از حق کارگر دفاع کرده باشی و هم توی این مسیر تجربه خوبی رو کسب کنی.
توضیحاتتون عالی بود. تشکر
76