آنچه در خصوص کار با نرم افزارها میبایست مد نظر داشت
-زمانی که با نرم افزارها شروع به کار میکنید حواستون به یکسری نکات باشه.
نکته ی اول : هرچقدر نرم افزار ها به سمت زیر سیستم دار شدن و نگاه فرآیندی حرکت میکنند، بیشتر دچار باگ میشن…
یعنی هرچقدر عملیات از سمت ساده به سمت پیچیده حرکت میکنه، ما نگران هستیم اطلاعاتی که در جاهای مختلف نرم افزارهست با هم همخوانی نداشته باشه پس باید روش های کنترلی و روش هایی که به ما اطمینان بده اطلاعاتی واحد در جاهای مختلف نرم افزار با هم همخوانی دارن، بیشتر بشه.
پس ما باید از شرکت نرم افزاری درخواست کنیم که چون نرم افزار شما نرم افزار پیچیده ای هست، یکسری گزارشات رو توی نرم افزار به ما نشون بدید که با کمک آنها اطمینان پیدا کنیم، اطلاعات واحد در جاهای مختلف نرم افزار باهم متفاوت نباشه .
ساختار نرم افزار به این شکل هست که : نرم افزارها از شما ورودی رو میگیرن ، داخل دیتا بیس ذخیره میکنن و براساس روش هایی که بهش دستور داده میشه، از اون اطلاعات، خروجی میگیرن ، تلفیق میکنن و… وانواع مختلف گزارشات رو به ما میدن.
نکته : منظور از ورودی، مثلا یک تصویر از رسید انباره، یا یک فاکتور فروش رسمی یا یک رسید دریافت چکه،که اینها اسناد و مدارک اولیه هستن که میاد داخل واحد مالی، رئیس حسابداری کنترل های لازم رو انجام میده، تحویل کارشناس میده و کارشناس بر اساس این مدارک اطلاعات رو وارد این نرم افزار میکنه و نهایتا ما میتونیم از نرم افزار، خروجی های مختلف و گزارشات مختلف بگیریم .
یک حالت اینه که ما از نرم افزاری استفاده کنیم که فقط سیستم حسابداری مالی داشته باشه ( تک سیستم اصلی) یعنی شما وقتی رسید انبار، فاکتور خرید یا فروش یا رسید دریافت چک دستت هست، خودت وارد سیستم حسابداری مالی میشی و به صورت دستی سند میزنی یعنی حساب خاصی رو بدهکار میکنی و حساب خاصی رو بستانکار و عدد و رقم هارو وارد میکنی، شرح سند رو میزنی و ذخیره میکنی، این اطلاعات سند در دیتا بیس ذخیره میشه و وقتی شما توی نرم افزار میرید، مثلا گزارش مرور حساب ها یا گزارشات تراز رو میگیری، تاثیر اون سند رو روی تراز یا مرور حساب ها میبینی، به این نرم افزار ها، نرم افزارهای تک سیستم اصلی میگن و مجموعه ی عملیات، فارغ از اینکه راجع به چی داریم صحبت میکنیم، راجع به رسید انباری که مربوط به حوزه ی کار انباره، راجع به فاکتورفروشی که مربوط به حوزه ی فروشه یا راجع به رسید دریافت چکی که مربوط به حوزه ی خزانه داری هست، فرقی نمیکنه، اسناد و مدارک گرفته میشه، خود ما تشخیص میدیم چه حسابی بدهکار و چه حسابی بستانکار میشه و سند رو میزنیم و ذخیره میکنیم.
اما نرم افزارهایی وجود دارن که اصطلاحا دارای زیر سیستم هستن یعنی به عنوان مثال شما میای، یک دونه رسید انبار و فاکتور خرید رو بر میداری و توی زیر سیستم انبار نرم افزار، اطلاعاتش رو وارد میکنی، کالا رو تعریف میکنی، رسید انبار جدید میزنی، تاریخ میزنی که این کالا کی اومده، مشخص میکنی که این کالا از چه کسی خریداری شده، مقدار و ریالش رو مشخص میکنی و ذخیره میکنی و اطلاعاتی که داخل زیر سیستم انبار دادی، به طور خودکار میره در سیستم حسابداری اصلی سند میخوره یعنی موجودی کالا بدهکار و حساب های پرداختنی بستانکار میشه.
پس در این تیپ نرم افزارها، شمای کارشناس، مستقیما توی هر سندی که میزنی، بدهکار و بستانکار مشخص نمیکنی و هر تیپ سند، یک الگوی از پیش تعریف شده ای داره که اگه شما بری توی زیر سیستم های نرم افزار، اطلاعات رو وارد کنی، وقتی که مثلا رسید انبار یا فاکتور خرید ذخیره میشه، خودش میره توی مالی و براساس الگوی سندی که قبلا مشخص کردیم که چه حسابی بدهکار و چه حسابی بستانکاره بشه، سند میخوره .
بنابراین برای گرفتن گزارشات به این سبک عمل میکنید: اطلاعات کلی و سرجمع رو در سطح کل حسابها میبینید یعنی مثلا توی سیستم حسابداری مالی میرید، مرور حسابها رو باز میکنید، روی موجودی کالا کیلیک میکنید، موجودی کالا در سطح کل هستش، در سطح معین مثلا انبارهارو میبینید ( انبار مواد اولیه ، انبار کالا و… )، اما دیگه وقتی روی معین کیلیک میکنید تفصیلی نمی بینید یعنی نمیتونی ببینی که آیا داخل انبار محصول، کالایی وجود داره یا کالایی گردش داشته یا خیر، چون اطلاعات ریزتر مربوط به کالاها، فقط باید از زیر سیستم انبار گزارش گرفته بشه .
به همین نسبت، اطلاعات کلی حقوق و دستمزد، توی سیستم مالیه، اما ریز اطلاعات حقوق و دستمزد به تفکیک هر فرد، فقط توی زیر سیستم حقوق و دستمزد هستش یعنی اگه شما بری و مرور حسابهارو باز کنی، حساب هزینه ی حقوق و دستمزد رو در سطح کل ببینی، مثلا در سطح معین، میتونی عامل هزینه رو ببینی و در سطح تفصیل هم مرکز هزینه رو می بینی، اما اثری از اسم آدمها توی حساب هزینه حقوق و دستمزد دیده نمیشه، اگه میخوای اون هزینه هارو به تفکیک هر فرد ببینی، اگه میخوای فیش حقوقی هر فرد رو ببینی، اگه میخوای پارامترهای حقوقی اضافه شونده و کسر شونده از حقوق رو به ازای هر فرد ببینی، باید توی زیر سیستم حقوق و دستمزد بری.
اگه اطلاعات کلی راجع به موجودی کالا رو میخوای، توی حسابداری مالی میری ولی اگه اطلاعات ریز کالاهارو میخوای، باید به زیرسیستم انبار مراجعه کنی.
اگه اطلاعات کلی رو میخوای که مثلا الان ما چقدر چک در صندوق داریم، باید توی سیستم مالی بری اما اگه شماره ی چک و بانک و ذی نفع و… میخوای، باید به زیر سیستم خزانه مراجعه کنی.
پس به همین دلیله که هرچقدر نرم افزارها به سمت زیرسیستم دار شدن حرکت میکنند و هرچقدر نرم افزارها حرکت میکنند به سمت اینکه اطلاعات مالی و عملیاتی، همزمان واردشون بشه، احتمال اینکه در آنها باگ به وجود بیاد، زیاده .
برای اینکه خیالتون راحت بشه که اطلاعات درسطح کل، معین، تفصیل، اطلاعات بین سیستم مالی و زیر سیستم ها با هم همخوانی داره، هرچقدر نرم افزار گسترش پیدا کرد و نگاه فرآیندی و زیرسیستم پیدا کرد، از فروشنده نرم افزار بپرس که من بدون حضور شما، چطور مطمئن بشم که اطلاعات توی سیستم حسابداری و زیر سیستم ها باهم همخوانی داره؟
نکته ی دوم : اگه با نرم افزار کار میکنی، حواست باشه انتظار نداشته باشی که شرکت های نرم افزاری با تمام روال عملیات ما ، هماهنگ باشند. شرکت های نرم افزاری با توجه به اینکه با صنایع مختلف کار میکنن، مجبور هستن یک پکیج جامع تحویل بدن که در اکثر صنایع قابل استفاده باشه. حالا اگه در صنعتی خاص، اتفاق خاصی میوفته و یک شرکت اومده اون اتفاق خاص رو در نرم افزار دیده، شما همون موقعی که رفتی شرکت هایی رو پیدا کردی که از اون نرم افزار دارن استفاده میکنن، با مدیر مالی صحبت کردی و اطمینان پیدا کردی، باید اون مورد رو اونجا ببینی، اما اینکه شما یک نرم افزاری رو بخری، پیاده سازی کنی و بعد انتظار داشته باشی چون توی شرکت شما، مثلا اول فاکتور فروش میخوره بعد دو ماه دیگه حواله میخوره، اگر انتظار دارید که نرم افزار خودش رو با شما هماهنگ کنه، انتظار عجیبیه.
برای اینکه نرم افزار جوابگوی شما باشه، بعضی جاها خود نرم افزار باید استاندارد عمل کنه و بعضی جاها شاید شما در نتیجه ی بررسی که انجام میدی متوجه میشی، باید روال خودت رو تغییر بدی و روال اصولی تری رو در پیش بگیری که بتونی از نرم افزار گزارش بگیری.
اگه جایی تشخیص دادی که نرم افزار، غیر اصولی رفتار میکنه، باید نماینده ی واحد مالی شرکت نرم افزاری قانع بشه یعنی مالی چی تیم برنامه نویسی قانع بشه و اصلاحات رو انجام بده، اما اگه دیدی روال نرم افزار به تشخیص شما روال درستی هست و توی این صنعت، کارفرما داره عجیب و غریب رفتار میکنه،کارفرمارو باید مجاب بکنید که روالش رو تغییر بده، طوری که با صنایع دیگه و آنچه که در نرم افزار به عنوان یک روال منطقی تعریف شده بتونه خودش رو هماهنگ کنه .
نکته ی سوم: به هیچ عنوان پایلوت نباشیم یعنی اگه شرکت نرم افزاری گفت که این نرم افزار رو به شما رایگان میدیم ، شما نصب کن و شروع به کار کن، ما کم کم همراه شما میایم و اصلاحاتشو ایجاد میکنیم، کاراشو انجام میدیم، گزارشاتشو مینویسیم و… به این سبک از همکاری میگن پایلوت شدن شما برای شرکت نرم افزاری.
اگه صد میلیون پول هم بهت دادن پایلوت نشو و از نرم افزاری استفاده کن که توی صنعت شما داخل شرکتهای دیگه جواب گرفته، شما اون شرکت هارو از توی اینترنت پیدا کردی، با مدیر مالیشون حضوری صحبت کردی، مشکلات نرم افزارو شناختی و حالا میتونی استفاده کنی. اما به صرف اینکه این نرم افزار پنجاه میلیون تومانه و بگن ما اینو به شما ده میلیون تومان میدیم و شما خوشحال بشی که چهل میلیون به نفعت شده و بیای، توی کار ببینی آیا این نرم افزار جواب کارتو میده یا نه، زیر فشار استرس له میشی و دقیقه ی نود اظهار نامه ها و گزارشات مالی جدول گزارش دهی با خاک یکسان میشی تنها به دلیل اینکه نرم افزار رو ارزونتر خریدی، پایلوت شدی و تازه توی عمل، یک هفته مانده به گزارش، متوجه میشی که نرم افزار، درست کار نمیکنه و تازه میخوای به شرکت نرم افزاری بگی اینو برای ما درست کن .
نکته ی چهارم : اگر شرکت بزرگ یا متوسط هستید، حتما از تیم آی تی یا کارشناس مسلط به سخت افزار و نرم افزار استفاده کنید. اگه شرکت بزرگی هستید، حتما به کارفرما بگو که یک تیم آی تی یا مدیر آی تی باید کنار ما باشه، بخاطر اینکه بحث خرید نرم افزار یک بحثه و بحث بکاپ گرفتن های مستمر، بحث اطمینان از اینکه اطلاعات از بین نره، اطلاعات نپره یا ویروسی نشه یا توسط افراد مختلف سرقت نشه یک بحث دیگه اس و شما متوجه نمیشی، پس تیم آی تی میاد حرف و خواسته های شمارو میشنوه، امکانات شبکه ای که در رابطه باهاش صحبت کردم بهش منتقل میشه و شما فقط خروجی رو میتونید چک کنید، مثلا پشت سیستم میشینی و میگی کارشناس فروش من بتونه فاکتور فروش بزنه اما مثلا نیازی نداره که کل گزارشات فروش من رو بتونه توی اکسل بریزه، شما میتونی این رو تست کنی ولی شما توانایی این رو نداری که همچین تغییراتی رو در شبکه بدی که یک همچین شرایطی فراهم بشه.
پس در شرکت های بزرگ و متوسط، در زمان نصب نرم افزار، باید حتما نفر آی تی حضور داشته باشه و شما تیمی که میخواد نرم افزار رو نصب کنه با نماینده واحد آی تی بهم وصل میکنی و انتظارت از نرم افزار رو به نماینده واحد آی تی خودت بگو و تاکید کن موقع نصب حواست به این چیزها باشه که معمولا مواردی مثل بکاپ گیری هستش، بنابراین این جاست که حضور نماینده آی تی ضروری میشه.
نکته ی پنجم : مراقب افرادی که پول خون خودشون رو در ازای نرم افزار طلب میکنند باشید! یعنی گزارش صرفه سنجی خرید نرم افزار تهیه کنید، گزارشی که نشون بده بهای تمام شده آماده کردن گزارشات مالی توی دو روش به چه شکله؟
روشی که نرم افزار نباشه و روشی که نرم افزار باشه. در طول یک بازه زمانی ده ساله اگه من نرم افزارو بخرم ، هزینه های پشتیبانیش رو بپردازم ، هزینه های تغییراتش رو هم بدم ، مجموع اینهارو برآورد کن، حالا فرض کن نرم افزار وجود نداشته باشه و اینکارو با کمک، مثلا نفرات فعلی واحد مالی، با کمک نرم افزارهای اکسل و اکسس انجام بدی و یا نرم افزاری که چندین زیر سیستم داشته باشه مقایسه بشه با این که زیرسیستم هاش خریداری نشه و فقط سیستم حسابداری مالی داشته باشه، پس یک مشاور نباید به صرف این که سالها با فلان نرم افزار کار کرده، بلافاصله به صورت پیش فرض ورود کنه و بگه که فلان نرم افزار باید خریداری بشه.
نکته ی ششم : با هرنرم افزاری کار میکنی ایراد نداره، کار کن، اما مهم اینه که الگو و الگوریتم اصلی کار با نرم افزار مالی دستت بیاد. اصلا به این معنی نیست که با سپیدار کار کردی یا با همکاران کارکردی یا … ، فرقی نمیکنه اگه به عنوان یک رئیس حسابداری، مدیرمالی یا مشاور، چندوقت یکبار با اون تکنیکی که گفتم به شرکت های نرم افزاری بری و پرزنت نرم افزاری یا دموی نرم افزاری ببینی، متوجه میشی که ممکن ظاهر نرم افزار متفاوت باشه اما واقعیتش اینه و مثل این می مونه که تمام ساختمان های شهر یک اسکلتی دارن، یک فنداسیونی دارن، درصورتی که ممکنه وقتی این ساختمانها تکمیل میشه، شما فرض کنید وارد خونه های متفاوتی شدی اما در اصل چهارچوب یکی هست، پس لطفا زمانی که خودت با نرم افزار کار میکنی و زمانی که بچه های مالی تیم هایی که تو مشاورشون هستی، دارن با نرم افزار کار میکنن، حتما تاکید کن موقع آموزش دیدن، درک کنن که کار با نرم افزار به چه شکله.
چجوری با نرم افزار کار کنیم و متوجه الگوریتم بشیم؟ اینکه شما فرآیندی آموزش ببینی یعنی به کارشناس آموزش بگی اول به من بگو رسید انبار تعدادیش کجا میخوره، بعد یک نمونه تعدادی بزن، حالا این رسید انبارو کجا بهش ریال بدم؟ حالا برو براش فاکتور خرید بزن، حالا ذخیره کن و سند بزن حالا سند رو توی مرور حسابها به من نشون بده و… چند تا گزارش میتونی به من نشون بدی که تاثیر این سند توش باشه؟ ذهن شما از یک نقطه شروع میکنه، یک سر نخی رو میگیره و با این الگو تا انتها میره. حالا اگه با دو یا سه تا نرم افزار، این تیپی آموزش ببینی متوجه الگوریتم کار با نرم افزار میشی.
نکته ی هفتم : کارفرما را در خصوص هزینه های پشتیبانی و هزینه های نگهداری شبکه آگاه کنید.
یه زمان مشاور یک شرکت میشی و به کارفرما میگی باید نرم افزار بخری و اگه همینجا جمله تون متوقف بشه، کارفرما بعدا شمارو مسئول میدونه ولی اگه کارفرمارو در مقام یک مشاور توجیح کنی زمانیکه نرم افزار میخری، این هزینه ها حذف میشه اما هزینه پشتیبانی داری، امکانات شبکه برات هزینه بره، باید سخت افزار بخری و هزینه پرداخت کنی که شبکه نگهداری بشه و در نهایت چه ثمرات خوب یا بدی داره، کارفرما بعدا گله گذار نمیشه که شما روز اول به من گفتی یک نرم افزار پنجاه میلیون تومانی بخر، اما الان سال تموم شده و صدو پنجاه میلیون تومان روی دست من هزینه گذاشتی و بدون اینکه درک کنه چه مزایایی وجود داره، یقه ی شمارو میگیره، چون شما در مقام مشاور میدونی هرکدوم ازاین آپشن ها چه مزیتی داره اما کارفرما، فقط جدول گزارش دهی و گزارشات شما رو میبینه و معمولا طول میکشه تا طراحی سیستم حسابداری ختم به گزارشات متنوع بشه و فکر میکنه شما این وسط داری کم کاری میکنی .
نکته ی هشتم : توصیه هایی که در خصوص تعویض نرم افزار باید بدونید چیه :
1)چرا نرم افزار قبلی رو باید عوض کرد؟ توی یک شرکتی میری و میبینی که خیلی محکم به این نتیجه رسیدن که نرم افزار باید عوض بشه، باید بدونی هزینه ی تعویض نرم افزار میتونه بسیار هزینه بر، انرژی بر و فاجعه بار باشه. پس باید دلیل بسیار محکمی برای تعویض نرم افزار وجود داشته باشه و باید تمام فکر ها رو در رابطه با تعویضش کرده باشن و همه جوانب رو سنجیده باشن، شاید نرم افزار قبلی به علتی داره کنار گذاشته میشه که شما به عنوان مشاور اگه ورود کنی، میتونی با یک روش دیگه ای حلش کنی، مثل استفاده از یک راه جایگزین، مثل ایجاد تعامل و دوستی و آشتی با کارفرمای فعلی و شرکت نرم افزاری، مثل پیدا کردن یک راه میانه که هم شرکت نرم افزاری راضی باشه ادامه بده و هم کارفرما به خواسته هاش برسه، اگه دیدی هیچ کدوم از طرفین به هیچ صراطی مستقیم نیستن، مثلا شما از شرکت نرم افزاری چیزی رو میخوای که اصلا ندارن و شما چاره و راه جایگزینی برای دستیابی به اون اطلاعات نداری، چاره ای نیست و باید نرم افزارو تعویض کنی، اما لطفا تعویض نرم افزار، آخرین گزینه باشه.
2)آیا نرم افزار جدید درست انتخاب شده؟ یعنی شما دعوت میشی به یک شرکتی و میگن باید نرم افزار عوض بشه، شما هم همه صحبت هاتو کردی و همه راه ها رو برسی میکنی، میبینی راه دیگه ای نداره و باید عوض بشه، کارفرما میگه فلان نرم افزارو میخواییم بخریم، مشاور باید دلیلشو بدونه و تمام تجربیاتی که من بهتون انتقال دادم رو در رابطه با نرم افزار جدید بسنجه، در غیر این صورت نرم افزار دوم هم یه چیزی مثل نرم افزار قبلی خواهد شد با این تفاوت که مشاور زیر سوال میره، چون لحظه ی ورود شما به سازمان لحظه ی جایگزینی نرم افزاره و حتی اگه یکسال یا دوسال طول بکشه تا نرم افزار جدید جا بیوفته و تهش نتیجه نده، کارفرما شمارو مسئول میدونه، بنابراین بسیار مهمه که به این راحتی زیر بار نری، که کارفرما صرفا به دلیل اینکه شخصی در فلان صنعت گفته ما از فلان نرم افزار استفاده میکنیم و راضی هستیم، شمارو قانع کنه که حتما این نرم افزار باید خریداری بشه.
اگه نتیجه این شد که نرم افزار قبلی عوض بشه و راه دیگه ای نبود و اگه بررسی کردی و دیدی نرم افزار درستی انتخاب شده، تعویض نرم افزار باید یک پروژه باشه یعنی یک پروژه ای در کنار امور جاری واحد مالی باید تعریف کنی و اگه بدون فکر و در بدترین زمان ممکن تصمیم بگیری که نرم افزار رو عوض کنی، دچار مشکل بزرگی میشی مثلا پنج ماه یا شش ماه مونده به اظهارنامه مالیاتی، سه ماه یا چهار ماه مونده به آخر سال مالی و باید صورت مالی ببندی، اگه بخوای استارت بزنی و اطلاعات یک سال نرم افزارو عوض کنی، دچار مشکل بزرگی میشی، تعویض نرم افزار ، فقط و فقط در سه ماهه ی اول سال باید انجام بشه، پس شما هستی که تصمیم میگیری تعویض نرم افزار رو برج یک، دو، سه، چهار انجام بدی، اگه قراره این اتفاق بیوفته فوق العاده عالی میشه یا اینکه رفتیم به سمتی که سال مالی داره تموم میشه، میگی چون سال مالی داره تموم میشه، ما تا آخر سال دو یا سه ماه دیگه بریم، نرم افزار جدید رو در سال جدید تستش کنیم و دیتای تستی توش بزنیم و … سال مالی که تموم شد، نرم افزار قبلی رو متوقف کنیم ، یک اختتامیه از قبلی بگیریم، یک افتتاحیه در نرم افزار جدید بزنیم و شروع بکار کنیم که این ایده آل ترین حالته، اما حواست باشه که در حالت دوم، کارشناس های مالی تحت فشار هستن خصوصا اگه چهار ماه اول سال بگذره و دیتایی که در سیستم خورده، دیتای زیادی باشه.
چرا میگم پروژه تعریف کنید؟ چون اگه با کمک بچه های مالی فعلی، نرم افزار جدید راه بندازی، امور مالی جاری کند میشه . کارشناس باید یک فاکتور در این نرم افزار بزنه و یک فاکتور در نرم افزار جدید بزنه .چون این دوتا نرم افزار باید حداقل پنج یا شش ماه به موازات هم پیش برن تا شما مطمئن بشی،گزارشات درخواستی رو از نرم افزار جدید میتونی بگیری، بعد نرم افزار قبلی رو کنار بزاری .
پس اینکه گفتم پروژه ی تعویض نرم افزار تعریف کن یعنی اگه در این شرایطی داری تغییر میدی یعنی اگه مثلا چهار ماه از سال گذشته و تعویض نرم افزار استارت خورده، ترجیحا کارشناسان جدیدی باید موقتا به واحد مالی اضافه بشن، دیتا از اول سال رو وارد سیستم کنن و کارشناسان جاری، کار جاری رو پیش ببرن یا اینکه این کارشناس ها برن کنار دست کارشناس های جاری شرکت و زیر نظر آنها دیتای چهار ماهه ی اول سال رو وارد نرم افزار جدید کنن و کارشناسی که الان داره کار جاری شرکت رو انجام میده چند وقت یکبار کنترل کنه که اطلاعات درست وارد شده باشه، نه اینکه خود کارشناس مالی شرکت ملزم بشه با حجم زیادی از اطلاعات توی دوتا نرم افزار، کار بکنه، اینجوری بچه های مالی و کنترل اطلاعات و گزارش دهی کند میشه و واحد مالی زیر سوال میره.
نکته ی نهم : چندوقت یکبار در مقام یک مشاور برای با خبر شدن از آخرین دستاوردهای نرم افزاری، حتما برید پرزنت ورژن های جدید نرم افزاری شرکتها
برای یک مشاور مالی عملیاتی که توی صنایع مختلف میخواد بچرخه، یکی از کارهای روتین همینه یعنی فصلی یکبار به یکی از شرکت های تحت مشاوره ات میگی توی سربرگ شرکت، نامه بزنه و شمارو معرفی کنه به شرکتهای نرم افزاری و میری آشنا میشی و هرچقدر پرزنت های بیشتری بشی و هرچقدر دموی بیشتری ببینی به کارفرماها، بهتر میتونی مشاوره بدی که متناسب با صنعت تون،کدوم نرم افزار جواب کارتون رو میده.
نهایتا باید بگم، باتوجه به اینکه من به پشتوانه ی این سالهایی که کار کردم و با کمک یک تیم خبره ی برنامه نویسی، نرم افزار جامع علیرضا محمدی رو طراحی کردیم و در اختیار صنایع قرار دادیم.
شمایی که این دوره رو داری آموزش میبینی، نیازی نیست پنجاه، شصت میلیون هزینه کنی و این نرم افزار رو بخری، کافیه به سایت آکادمی مالی محمدی ، قسمت آموزش نرم افزار حسابداری مراجعه کنی، نرم افزار جامع علیرضا محمدی رو دانلود و نصب کنی. حتما دوتا فیلم آموزشی که زیر لینک نرم افزار قرار داره رو ببین چون اگه آموزش نصب نرم افزار رو ندونی و این نرم افزار که نرم افزار سنگینیه، به اشتباه روی سیستم نصب کنی، برای درست کردنش خیلی به مشکل میخوری زمانی که نرم افزار رو نصب کردی مراجعه کن به وبسایت قسمت آموزش نرم افزار علیرضا محمدی و ویدئوهای آموزش کار با نرم افزار رو ببین .
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.