مصاحبه شغلی
مصاحبه شغلی
توی این مقاله قراره در رابطه با موضوع مصاحبه شغلی صحبت کنیم
اگر رزومه حرفه ای خودتون رو به اون صورتی که توی فیلم آموزشی اصول تهیه و تنظیم رزومه حرفه ای خدمت تون ارائه دادم، تهیه و تنظیم و برای کارفرما ارسال کرده باشید ، قطعا به یک مصاحبه شغلی دعوت میشید
البته همین اول کار باید بهتون بگم و باید آگاهی داشته باشید که لزوما از ده تا کارفرمایی که شما براشون رزومه میفرستید شاید در بهترین حالت سه یا چهارتا کارفرما برای دعوت شما به مصاحبه شغلی اقدام کنن، چرا؟
دلائل مختلفی میتونه داشته باشه اون چیزی که مهمه اینه که خیلی از شما عزیزان تماس نگرفتن کارفرما رو دلیل بر ضعف رزومه خودتون و شخص خودتون و توانایی هاتون میدونید و بعد از یک مدت ناراحت میشید، حالتون گرفته میشه، نا امیدی میاد سراغتون و بعد کار رو متوقف میکنید و این اشتباه ترین قسمت کاره
درسته که تهیه و تنظیم اصولی رزومه یکی از مهمترین شروط پذیرش شما و دعوت از شما برای مصاحبه شغلی هستش اما دلائل دیگه ای هم برای عدم دعوت از شما وجود داره که هیچ ارتباطی به شما نداره،
مثلا حقوق درخواستی شما بالاتر از رنج حقوقی شرکته که کارفرما برای اون سمت در نظر گرفته حتی زمانی که شما مبلغ درخواستی تون رو یک رقم معقول و منطقی در نظر گرفته باشید و این لزوما معنیش این نیست که شما انتظار عجیب و غریبی داشتید مثلا هستن معدود کارفرماهایی با این طرز فکر که به کارشناس مالی جماعت یک مقدار بیش از حد پول بدی پررو میشه و اینجا باید بگم که اصلا افتخار مون اینه که دعوت نشیم برای از نزدیک دیدن و برخورد با چنین طرز فکرهایی چه برسه به اینکه بخوایم توی شرکت چنین آدمهایی استخدام بشیم یا اینکه هزار و یک اتفاق در شرکت کارفرما ممکنه رخ بده که باعث بشه فاصله زمانی بین دریافت رزومه ها و دعوت از شما برای مصاحبه شغلی زیاد بشه مثلا اینکه شرکتهای بزرگ حتی تا چندین ماه آگهی های جذب نیروی خودشون رو تمدید میکنن تا بانک اطلاعاتی شون کامل شه یا همین شرکتها در بسیاری از مواقع رزومه رو برای روز مبادای نیازمند شدن شرکت به نیروی حرفه ای جمع آوری میکنه و دقیقا به همین دلیله که ما بلا استثنا پیشنهاد میدیم حتی اگر کار مناسب خودتون رو هم پیدا کردید چند ماه اول رو به صورت آزمایشی قرارداد ببندید تا شاید در طول اون چند ماه شرکتهای بهتری هم برای مصاحبه باهاتون تماس بگیرن
دیگه چه دلائلی وجود داره که ممکنه کارفرما برای مصاحبه شغلی با ما تماس نگیره؟ مثلا اینکه رزومه شما برای شرکتی ارسال شده باشه که شما و تواناییهای شما رو بیش از حد نیاز سازمان خودش بدونه این به هیچ عنوان تقصیر شما نیست پس هر تماس نگرفتن از طرف کارفرما رو لطفا به حساب ضعف خودتون نگذارید و به ارسال رزومه ادامه بدین ولو اینکه این کار چندین ماه طول بکشه و یک اصل بسیار مهم رو فراموش نکنید و اون هم اینه که دیرتر جذب شدن توی یه شرکتی خوب ، بسیار بهتر از زود جذب شدن توی شرکتی هستش که جای ما اونجا نیست در کل فقط کافیه به یاد داشته باشیم که ما باید برای مسیر شغلی خودمون یک مسیر تعریف شده در نظر بگیریم و با حرکت توی اون مسیر به مرور زمان توان و تخصص و بار رزومه حرفه ای مون رو سنگین تر کنیم
از این مقدمات که بگذریم میریم به سراغ زمانی که شما از طرف یک شرکت و از طرف یک کارفرما برای مصاحبه شغلی در زمینه امور مالی دعوت شدید،
برای اینکه از یک مصاحبه شغلی موفق بیرون بیاید باید راجع به چندتا مسئله باهاتون صحبت کنم
بحث اول رعایت اصول هستش مصاحبه شغلی هم فرقی با بقیه کارها نداره مثل هر کار دیگه ای برای اینکه ازش نتیجه مناسب بشه گرفت باید از اصولش مطلع بود و به اون اصولش پایبند بود
این اصولی رو هم که میگم خیلی چیزای عجیب و غریبی نیست بلکه مسائل بسیار ساده ای هستش که اگر از طرف شما رعایت بشه قطعا از نگاه کارفرما توی انتخاب شما مد نظر قرار داده میشه
اصل اول آنتایم بودن و به همراه داشتن نسخه ای از رزومه تون اگر قرار مصاحبه ساعت 4 عصره، حتما یکربع به 4 اونجا باش،
داشتیم کسی رو که تازه ساعت یکربع به 4 از خونه میاد بیرون به صد نفر هم توی مسیر فحش فرهنگی میده که چرا فرهنگ رانندگی مون له هستش
و حالا نیمساعت از قرار با کارفرما که گذشته میاد میشینه روی صندلی مصاحبه و اولین جمله اش هم خیلی قابل تامله
عذر خواهی میکنم با تاخیر رسیدم خدمتتون این مملکت کی میخواد درست شه واقعا من نمیدونم
یا اینکه مجبور میشه کلی دلایل نامربوط بیاره و تحویل کارفرما بده مثل ببخشید ماشینم پنچر شد، خودم پنچر شدم، زدم به کسی، کسی زد بهم و از این جور حرفها
اگه یکربع یا نیمساعت زودتر توی قرار ملاقات حاضر بشی مطمئن باش این آنتایم بودن در نگاه کارفرما بسیار مهم و حیاتی هستش
بحث دیگه اینه که زمان مصاحبه دو نسخه از رزومه ات روهم خیلی شیک به همراه طلق و شیرازه به همراه خودت داشته باشی
حالا چرا این موارد مهمه و توی انتخاب مون تاثیر داره،
خیلی ساده اس چون کارفرما متوجه میشه که در گام اول ما بهش احترام گذاشتیم و در گام دوم میفهمه که قراره یک همکار منظم و مقید وارد سازمانش بشه و اینها دلائل خیلی خوبیه
همراه داشتن یک یا دو نسخه رزومه خصوصا وقتی دارید میرید به یک شرکت بزرگ و این احتمال وجود داره که بیش از یکنفر با شما مصاحبه کنه به کارفرما میفهمونه که شما آدمی هستین که برای شرایط پیش بینی نشده همیشه از قبل فکر میکنه و راهکاری داره
دومین اصل که باید رعایت شه بحث ظاهر و پوشش مناسبه،
ظاهر باید شیک، مرتب، اتو کشیده باشه چون کار اداری هستش و پوشش شما و نهایتا بوی خوش بدن شما به کارفرما می فهمونه که اگر زمانی این آدم وارد سازمان بشه میتونی با افتخار اعلاک کنه که ایشون مسئول امور مالی من هستش
برعکس ظاهر شلخته و بی نظم و هر نوع نشونه ای که به کارفرما بفهمونه این آدم نمیتونه مسئولیت سنگین وضعیت امور مالی سازمان تو رو عهده دار بشه قطعا شما قطعا عقب میندازه
اصل ساده سوم طرز برخورد شما
مسائلی مثل خوشرویی، لبخند به لب داشتن، سلام و احوالپرسی مناسب و محترمانه، پرحرفی نکردن، گرم نگرفتن زیاد و مهمتر از همه مدیریت استرس
بعضی از بچه ها توی مصاحبه ها یه جوری رفتار میکنن که انگار قراره حکم اعدامشون رو اعلام کنن و اینکه قراره با صندلی الکتریکی اعدامش کنن یا طناب دار و میبینی که غش کرده کف اتاق مصاحبه
فراموش نکنیم که به محض ورود شما به اتاق مصاحبه اولین نگاهی که کارفرما به شما میکنه تا حد بسیار زیادی در تصمیم نهایی اون آدم در انتخاب شما تاثیر داره پس یه آدم حرفه ای باید بدونه در زمان ورود به اتاق مصاحبه چه رفتاری داشته باشه
اگه بوام یه کم حرفه ای تر بگم این میشه که شما باید از زبان بدن موثر در مصاحبه های شغلی آشنا شده باشید
حالا زبان بدن چیه؟ زبان بدن یعنی برای تاثیر گذاری روی طرف مقابل از تمام اعضا و جوارحت استفاده کنی جز زبانت
واجاه بدی بدنت حرف بزنه و نه زبانت و این نوعی ارتباط غیر کلامیه
مثل اینکه زمان ورود به اتاق مصاحبه کاملا متواضع و با قدمهای آروم در حالی که سرت نه زیادی بالا باشه و نه زیادی پایین، لبخند روی لبت باشه و با حرکت آروم سر و همچنین صدای مناسب به دیگران احترام بگذاری
در ادامه بری و کاملا روی صندلی بنشینی و تکیه بدی و همچنان و همیشه لبخند به لب داشته باشی، قوز نکنی و دستت رو نزنی زیر چونه ات و توی خودت جمع نشی که انگار اولین باره توی عمرت داخل یک جمع قرار گرفتی، تماس چشمی مستقیم برقرار نکنی اصطلاحا به کارفرما یا شخصی که میخواد از شما مصاحبه کنه زل نزنی، وقت صحبت کردنت تا اونجا که امکان داره و تا حد معقول از دستات هم برای انتقال بهتر مطلب و منظورت استفاده کنی و باید بدونی این مسئله نیاز به تمرین قبلی داره
مثلا زمانیکه داری این جملات رو بیان میکنی که:
ما میخوایم یک سیستم اطلاعاتی در رابطه با امور مالی شرکت شما طراحی کنیم و مسلما طراحی این سیستم استپ هایی داره و در هر کدوم از این استپ ها باید فعالیتهایی انجام بشه،
توی بیان کلمه سیستم ، استپ و فعالیتها و هرجای دیگه ای که لازم تشخیص میدی میتونی از حرکات دستت و حرکات صورتت هم استفاده کنی.
در رابطه با مبحث چگونه بودن توی اتاق مصاحبه باید بگم که سعی کن پاهات رو روی زمین ثابت نگهداری حالا یا به حالت عادی و یا از مچ یه پات رو بنداز رو اون یکی، مدام پاهات رو و بدنت رو و کلا پوزیشنت رو تغییر نده که بیانگر این باشه که توی هر وضعیت و حالتی ناراحتی چون این مسئله استرس رو منتقل میکنه و طرف مقابل متوجه استرس شما میشه
روی راه رفتن تون هم خیلی کار کنید چون مصاحبه کننده ها اغلب مبنای تصمیم آخرشون رو همون ثانیه های اول برخورد میگذارن مثلا در ده ثانیه اول ملاقات بنابراین بخشی از این قضاوت مربوط به چگونه قدم گذاشتن شما به داخل اتاق هستش
پس آروم و با طمانینه رفتار کنید به هیچ عنوان عجله نداشته باشید و نفسهای عمیق بکشید و فقط در موقع بازدم صحبت کنید
خواهشا به هیچ عنوان فکر نکنید که کارفرما عجله داره که زودتر جلسه مصاحبه با شما رو تموم کنه، این پرحرفی و صحبت کردن های با جزئیات رو منتقل کنید به زمانی که طرف مقابل از شما انتظار توضیح بیشتر داره
به هیچ عنوان پرحرفی نکنید، کلمات رو در هنگام صحبت کردن آرام و به صورت شمرده بیان کنید تا مطلب کاملا جا بیوفته البته یه حد معقول و منطقی رو در نظر داشته باشید،جوری صحبت نکنید که آروم باشه و یک حد معقول و منطقی از تن صدا و سرعت در بیان کلمات رو داشته باشیم
وقت گوش دادن سر خودتون رو تکون بدید به نشانه تایید و بیان کنید که میفهمم ، مسلطم ، بله بله درست میفرمایید
حرف طرف مقابل رو به هیچ عنوان قطع نکنید و
دو قانون کلی روال مصاحبه های شغلی رو تمرین کنید
قانون اول، فراموش نکنید که توی مصاحبه های شغلی باید با اعتماد به نفس باشید ولی نه اونقدر که دیگران بخاطر اون غرور از شما متنفر بشن
قانون دوم در مصاحبه ها باهوش رفتار کنید اما طوری رفتار نکنید که طرف فکر کنه که شما خودتون رو عقل کل میدونید
و نهایتا اینکه همیشه پیش از روز مصاحبه از طرق مختلف در مورد شرکتی که برای مصاحبه دارید میرید اطلاعات کسب کنید
حالا از طریق وبسایتش، از طریق بروشورش یا کاتالوگ محصولاتش و یا هر روش دیگه ای که به ذهن تون میرسه و در مصاحبه های خودتون کاری کنید که طرف مقابل متوجه بشه که روز مصاحبه با تحقیق و مطالعه قبلی حاضر شدید که این خودش قطعا یک امتیاز به حساب میاد
اینها اصول ساده یک مصاحبه شغلی حرفه ای هستش اما ادامه روال معمول مصاحبه های شغلی، صحبتهای تخصصی ، صحبتهای عمومی و بحث در مورد چگونه حرفه ای رفتار کردن هستش
توی این مقاله به مسائل مهمی اشاره خواهیم کرد که از جمله مهمترین و کلیدی ترین عامل موفقیت در مصاحبه های شغلی ، مدیریت استرس توی این جلسات هستش
حالا واقعیت یک مصاحبه شغلی چی هستش؟
کارفرما برای انجام امور خاصی در سازمان خودش نیاز به شخصی داره که توانایی انجام اون امور رو داشته باشه پس توانمندیهای تخصصی قطعا با اهمیته و بخش قابل توجهی از گفتگوهای یک مصاحبه رو به خودش اختصاص میده و این معنیش اینه که وقتی ما به عنوان داوطلب تصدی یکی از سمتهای امور مالی سازمان کارفرما هستیم باید آگاهی لازم و دانش تئوریک و مهارت اجرای دانش مون رو داشته باشیم و قطعا در این مسئله شکی نیست
نکته ظریفی که اینجا وجود داره اینه که درسته گاهی آگاهی و مهارت ما مهمه اما لزوما معنیش این نیست که مثلا شما فکر کنید کارفرما از شما انتظار داره در حد یک مدیرمالی فوق العاده مسلط و خبره توی جلسه مصاحبه حضور پیدا کنید،
بسیاری از کارفرماها وقتی از جنبه های مختلف شما رو میسنجن و میبینن که میتونید به رشد سازمان شون کمک کنید برخی از ضعفهای شما رو در دانش و مهارت تون میپذیرن مشروط بر اینکه به این باور برسن که شما آدم یک کلام و خودرای نیستید و مشتاق و مستعد یادگیری هم هستید و اشتباهات و ضعفهای خودتون رو میپذیرید و سعی دارید که اونها رو رفع کنید
پس به هیچ عنوان در جواب سوالی که پاسخ اون رو نمیدونید پرحرفی الکی نکنید و به سادگی جواب بدید عذر میخوام پاسخ درست رو نمیدونم ولی واقعا خوشحال میشم یاد بگیرم یا اگر متوجه شدید که در جایی پاسخ اشتباه دادید همه دنیا رو از دست رفته نبینید و سعی نکنید به هر قیمتی که شده درستش کنید بلکه پاسخ درست اینه ، حق با شماست بنده اشتباه کردم
فراموش نکنید که کارفرمای بلد و مسلط منطقی بودن ما رو در انتخاب مون به عنوان یک نیروی مالی قطعا و قطعا مد نظر قرار میده،
در ادامه باید بگم که یادتون باشه شما قراره به صورت بلند مدت همکار کارفرما باشید و در رشد سازمان بهش کمک کنید و این یعنی در کنار سنجش آگاهی و مهارتهای تخصصی شما قطعا کارفرما دنبال این خواهد بود که برای خودش جواب یکسری از سوالات دیگه رو هم پیدا کنه، مثلا اینکه کارفرما با خودش بگه درسته این آدم مغز متفکر امور مالی هستش اما چه تضمینی هست که به سازمان من وفادار بمونه، از کجا معلوم نیاد اینجا کارو یاد بگیره و نگذاره بره، چون این مسئله از دید بسیاری از کارفرماها اهمیت فوق العاده زیادی داره
و یا اینکه کارفرما پیش خودش بگه هدف اصلی این آدم از کار کردن چیه؟ اگر فقط و فقط پوله این معنیش اینه که همزمان با کار کردن توی شرکت من داره رزومه میفرسته برای شرکتهای دیگه ای که حقوق بیشتری میدن و یا اینکه اگر این آدم در کنار پول به یادگیری هم اهمیت میده، من و سازمان من تا کجا میتونه به این آدم یاد بده چون معنیش اینه که وقتی من چیزی برای یاد دادن بهش نداشته باشم حتما سازمان من رو رها میکنه و میره و دقیقا به همین دلیله که کارفرماها همیشه به دنبال این هستن که بدونن شما توی سازمانهای قبلی که کار میکردین چندوقت کار کردید و چی شده که از اونجاها اومدید بیرون و روشهای متفاوتی رو هم برای کسب اطمینان دارن که تماس گرفتن با کارفرمای قبلی شما میتونه یکی از این روشها باشه، پس مراقب باشید که پل های پشت سرتون رو خراب نکنید
و اینکه کارفرما بگه که من میخوام این آدم رو وارد بخش حساسی از سازمانم بکنم و قراره داخل امور مالی سازمانم کار کنه و در جریان خیلی از اطلاعات مالی من قرار بگیره از کجا معلوم که آدم قابل اعتماد و مسئولیت پذیر و متعهد و با اخلاقی باشه یا اینکه بگه که این آدم قراره در قالب یک تیم و گروه کار کنه و موفقیت یعنی کار گروهی از کجا معلوم که این آدم اصول، روحیه و قوانین کار گروهی رو بلد باشه و تسلط داشته باشه و بتونه از عهده اش بر بیاد
پس اگر فقط دارید تواناییهای خودتون رو در زمینه تخصصی امور مالی افزایش میدید، بدونید که برای پذیرش توی یک شرکت خوب و معتبر کفایت نمیکنه و باید از قبل از مصاحبه پاسخ مناسبی هم برای این تیپ سوالات پیدا کرده باشید
نکته بعدی که باید بهش اشراف داشته باشید تسلط کامل بر ادعاهای رزومه تون هستش بعضی از ماها کمی شیطنت میکنیم ، رزومه رو میایم با سیلی از آگاهی ها و مهارتها پر میکنیم و فراموش نکنید که توی خیلی از شرکتها، اینکه سوال بعدی کارفرما از ما چی باشه رو خود رزومه مون تعیین میکنه چون کارفرما میخواد ببینه چقدر ادعاهای ما در رزومه با واقعیت هماهنگه ، پس لطفا رزومه تون رو کاملا منطبق با توانایی هاتون پر کنید و در غیر این صورت منتظر اتفاقات خوبی نباشید به خصوص در بحث مهارتها
حتی این احتمال رو در نظر بگیرید که علاوه بر پرسش و پاسخ های شفاهی ممکنه بعضی از کارفرماهایی که ممکنه یک مقدار حرفه ای تر هستن تسلط و مهارت شما رو هم در لحظه بسنجن مثل خیلی از دوستان که توی رزومه شون مدعی این هستن که به کار با اکسل کاملا مسلطن اما زمانی که کارفرما اونها رو پشت سیستم دعوت میکنه برای استفاده از دستورات پرکاربرد اکسل توی امور مالی مثلا تابع ساده v lookup ، دوستان کاملا هنگ میکنن
از جمله سایر روشهایی که کارفرما برای پیش بردن مصاحبه ازش استفاده میکنه اینه که میره سراغ سوابق حرفه ای قبلی شما و سوالاتی مثل این رو ازتون میپرسه، فلان شرکتی که شما داخلش مشغول به کار بودین سمت تون چی بود؟ دقیقا چه مسئولیتهایی رو عهده دار بودی؟ چه کارهایی رو روزانه انجام میدادی؟ و سوالاتی مثل این ، یک راه حل ساده اینه که حالا فهمیدید کارفرما ممکنه این سوالات رو بپرسه جوابش رو از قبل توی ذهن تون آماده کنید
اما تجربه نشون داده لزوما مصاحبه ها مطابق برنامه ریزیهای ما پیش نمیره و توی بسیاری از موارد ما نمیتونیم اونطور که باید راجع به مسائل خودمون برای کارفرما توضیح بدیم و صحبت کنیم پس کار زیرکانه و از نگاه دیگه اصولی تر و حرفه ای تر اینه که در خصوص وظائف و مسئولیتهاتون توی شرکتهای قبلی یه چک لیستی از این موارد رو به تفکیک برای هر شرکت تنظیم کرده باشید و روز مصاحبه با خودتون به همراه داشته باشید و زمانی که کارفرما پرسید توی شرکتهای قبلی چه کاری انجام میدادید بگید بنده برای انجام امور روزانه خودم توی هر کدوم از شرکتها یه چک لیست اجرا داشتم و یک چک لیست کنترل و اون چک لیستها رو در اختیار مصاحبه کننده قرار بدید
و چک لیستهایی رو ارائه کنید که اون شخص مصاحبه کننده با یک نگاه بهشون بتونه بفهمه شما شرح وظائف و شناسنامه شغلی تون توی شرکتهای قبلی چی بوده
این نحوه پاسخ گفتن به کارفرما کاملا حرفه ای هستش و در ذهن مصاحبه کننده به عنوان یک امتیاز مثبت تلقی میشه البته در نظر داشته باشید که اگر کارفرما سوالاتی رو در رابطه با چک لیستها از شما پرسید قطعا باید توانایی پاسخگویی به اونها رو داشته باشید
یک نکته ظریف رو هم در رابطه با پاسخگویی به سوالات بهتون بگم اونم اینه که سعی نکنید در پاسخ به سوالات همونطور که پیشتر گفته شد پر حرفی کنید، حتی اگه پاسخ سوال رو هم میدونید کمی فکر کنید و پاسخ خودتون رو قبل از اینکه بیان کنید تا انتها مرور کنید و بعد در قالب جملات کوتاه و مختصر و مفید ارائه اش کنید فقط وقتی مجازید بحثی رو کمی تفسیر کنید و مفصل راجع بهش توضیح بدید که احساس کنید کارفرما مشتاقه بیشتر بدونه یعنی مثلا کارفرما بگه که میشه در رابطه با فلان مسئله ای که گفتی بیشتر توضیح بدی و چه بهتر و حرفه ای تر که جوابها رو بیای در قالب تجربیات خودت توی شرکتهای قبلی توضیح بدی مثلا اینطور پاسخ بدی که
در جواب شما باید خدمت تون عرض کنم تکنیکی رو که شما میفرمایید ما تجربه اش رو توی فلان شرکت داشتیم
و شروع کنی بهش توضیح دادن ، توضیحات تخصصی خودت رو در قالب تجربیاتت تحت عنوان شرکتها بیان کنی
از این مسئله که بگذریم میرسیم به سراغ مهمترین عامل تاثیرگذار در نتیجه مصاحبه های شغلی و اون هم بحث استرسه، حالا این استرس چطور خودش رو نشون میده و چطور میشه متوجه شد شخصی استرس داره ؟
علائم مختلفش مثل سرخ شدن گونه های شما و یا حتی در بعضی مواقع سفید شدن تون، با عرق کردن زیاد، با بهم ریختن نظم و منطق پاسخ سوالاتی که دارید میدید با دستپاچه شدن و مدام تغییر پوزیشن دادن
پس بدیهی هستش که این داستان میتونه روی روال عادی مصاحبه تاثیربگذاره و میتونه تا جایی پیش بره که ما نتونیم خود واقعی مون رو نشون بدیم پس باید بتونیم مدیریتش کنیم
اما چطوری میشه استرس رو مدیریت کرد؟
برای مدیریت استرس در این شرایط روشهای مختلفی وجود داره اما اینجا شیوه ای متفاوت رو به کار میگیرم
برای مدیریت استرس باید اون رو کاملا ریشه یابی کرد، حالا ریشه ای حل کردن استرس یعنی چی ؟
کمی با خودمون خلوت کنیم و ببینیم چرا در حالت عادی خوبیم و در جلسه مصاحبه سر تا پا استرس، جواب کاملا مشخصه
با کمی فکر کردن متوجه میشیم برای استرس ما تنها و تنها یک دلیل وجود داره، ترس از اینکه بنا به هر دلیلی نشه،
حالا این نشه یعنی چی؟ نشه یعنی استخدام نشیم یعنی ما نتونیم خود واقعی مون رو به اونها در مدت زمان یکربع تا بیست دقیقه اثبات کنیم حالا یا با عدم تسلط خودمون یا با سختگیریهایی که اونها انجام میدن یا با هزار و یک اتفاق پیش بینی نشده که ممکنه اتفاق بیوفته ، خب راه حل چیه؟
راه حل تحلیل منطقیه و تکرار اون منطق و جا انداختن اون منطق توی وجود خودمون
اون منطق چیه؟ اون منطق اینه
1-باور کنیم و برای ذهن خودمون کاملا جا بندازیم که در جلسه مصاحبه قرار نیست حکم اعدام ما رو صادر کنن
تا به الان هیچکس رو با تابوت و کفن از جلسه مصاحبه بیرون نیاوردن، واقعیت یک مصاحبه شغلی اینه که کارفرماها در سازمان خودشون یک خلائی دارن و برای رفع اون خلاء نیاز به کمک دارن
پس ما میریم که اگر بتونیم کمکی بکنیم پس تصویر ساخته ذهن خودمون رو که مصاحبه کننده اس کاملا پاک کنیم و واقعی ترش کنیم و در جلسه مصاحبه همکاران احتمالی خودمون رو ببینیم اونا که قراره کمکشون کنیم تا با هم مشکلات رو حل کنیم و این یک واقعیته
پس این احتمال کاملا منطقی رو در نظر بگیریم که لزوما شاید برای همدیگه همکارای خوبی نباشیم و با کنار هم بودن ما سازمان رشد نکنه پس به سادگی میریم دنبال یک جای مناسبتر پس لزوما با این طرز فکر دنبال این نیستیم که اولین جایی که رفتیم مصاحبه باید استخدام بشیم و اگر نشیم یعنی آدم بی عرضه و به درد نخوری هستیم این طرز فکر به هیچ عنوان درست نیست
پس این احتمال واقعا منطقی رو در نظر بگیرید که چون دارید میرید همکاران احتمالی رو ببینید لزوما شاید برای هم همکاران خوبی نباشید و با کنار هم بودنتون، سازمان رشد مناسب رو نداشته باشه
2-لطفا به کارفرما به دید خدا و روزی رسان خودمون و خانواده هامون نگاه نکنیم که این تصویر چون از نگاه خداوند که خالق وجود ما هستش و آگاه به نیازهای ماست تصویر کاملا غلط و در برخی مواقع و به اصطلاح مذهبی مشرکانه اس، اشکالات اساسی بزرگتری پیدا میشه چرا؟ چون بندگان خداوند رو شریک در روزی رسانی قرار میدیم نتیجه چنین طرز فکر یعنی ما طوری رفتار کنیم که خدایا به هر قیمتی بشه، اگه نشه چی، نتیجه ای جز جهنم ترس و استرس و اضطراب و نگرانی نداره
پس همونطور که گفتم کارفرما فقط یکروز مصاحبه کننده اس و چندین سال همکاره پس از روز اول باید همکار دیده بشه در اینجا هم تحلیل واقعیت میگه کارفرما در حقیقت کسی هستش که حقوق ما رو از محل پولی میده که مشتریاش بهش میدن پس این یعنی اینکه اگر مشتریانش نباشن اون آدم هم کارش دچار توقف میشه و ما در حقیقت در حکم همکاری داریم وارد سازمان میشیم و به اون آدم باید به چشم همکار نگاه کنیم که قراره کمکش کنیم که با هم چرخ سازمان رو بچرخونیم و روزی مون رو از خداوند روزی رسان بگیریم پس وقتی من دارم میرم دیدن همکارم سعیم اینه که با رویی گشاده هر اونچه رو که میدونم و میتونم با اون آدم به اشتراک بگذارم تا هر دو موفق شیم و این یک واقعیته که نه تنها استرس زا نیست بلکه واقعیتی بسیار زیباست تهش اینه که حتی با گفتگویی منطقی شما ممکنه ببینی که فلان دوستت میتونه کمک بیشتری به اون آدم بکنه پس به کارفرما میگی من کس دیگه ای رو میفرستم که دانشش از من بیشتره، تسلطش توی این زمینه بیشتره و بیشتر میتونه کمکتون کنه و این نوع از همکاری رو خداوند هم بیشتر دوست داره
پس با مروری بر این منطق و باور اون و نشوندن اون در وجودمون حتی میتونیم از مصاحبه های شغلی و پیدا کردن همکاران جدید زیر سایه نگاه خداوند روزی رسان لذت هم ببریم و بحث استرس و بهم ریختگی کلا حذف شده باشه
البته این موضوع معنیش این نیست که دیگه نیازی به تکنیکها و اصول موفقیت نداریم و میتونیم بریم توی جلسه مصاحبه و دستمون رو بندازیم گردن کارفرما، نه به هیچ عنوان این معنی رو نمیده بلکه مرور این واقعیت باعث میشه حتی زمانی که استرسهای بی دلیل در وجود ما ایجاد میشه با مرور این منطق و واقعیت مصاحبه میتونیم به استرس ایجاد شده پوزخندی بزنیم و در کوتاهترین زمان ممکن اون رو از بین ببریم چونکه ما اومدیم دیدن یک همکار که شاید بتونیم کمکش کنیم و شاید هم نتونیم و روزی رسان کس دیگری هستش
پس یادگیری تکنیکها و اصول هم قطعا در کنار تغییر باور میتونه بسیار بسیار مفید باشه حالا این نیاز میتونه ذهنی باشه و حتی میتونه جذابتر هم باشه یعنی ما اصول و تکنیکها رو برای خودمون و در خلوت خودمون تمرین کنیم و این باور رو توی وجود خودمون بنشونیم که ما داریم به کمک یک همکار میریم تقویت این باور و تکرار تکنیکهای مدیریت استرس میتونه ما رو به جایی برسونه که توی کار و در یک مصاحبه شغلی موفق باشیم و از یک مصاحبه شغلی با سر افرازی و موفقیت بیرون بیایم و حتی میتونیم توی خلوت خودمون تمرینهای مختلفی هم داشته باشیم تا ببینیم تا چه میزان تونستیم استرس خودمون رو مدیریت کنیم حتی میتونیم چندتا مصاحبه شغلی رو هم فقط و فقط با این هدف شرکت کنیم که ببینیم آیا تونستیم استرس رو مدیریت کنیم یا نه ؟ آیا تمرین مون جواب داده یا نه و واقعیتش اینه که از اون مصاحبه های تمرینی دنبال این نیستیم که داخل اون شرکت استخدام بشیم و این میتونه خیلی جذاب هم باشه چون ما میدونیم که این مصاحبه حکم تمرین رو برای ما داره حتی اگر قبول هم بشیم و اونها اصرار هم کنن که بیا همکار ما باش
چند نکته مهم برای بستن مبحث مون
در قدم اول برای شخصیت خودتون و برنامه های خودتون و جنبه های مختلف زندگی خودتون احترام قائل باشید یعنی چی احترام قائل باشید؟ معنی اون اینه که شرکتهایی که میخوان شما رو استثمار کنن، همکاری شون رو قبول نکنید
گفتیم واقعیت مصاحبه انتخاب همکاره و روزی رسان مخلوقات تنها و تنها خداونده پس قطعا همکاری که از شما انتظار داره تمام زندگی رو تعطیل کنید و مثلا از 7 صبح بیای تا 7 شب براش کار کنی مسلما ارزش همکاری نداره ، چرا؟
چون داره داد میزنه که زندگی شخصی تو برام هیچ اهمیتی نداره بیا پولت رو بگیر و روزی 12 ساعت مثل برده در اختیار من باش، حواستون باشه حتی اگه پولش هم خوب باشه بعد از یکسال کار کردن با چنین همکارانی به مرور احساس میکنید ربات شدید و افسردگی شغلی به سراغتون میاد به خودتون میاید و میبینید حتی وقت ندارید برای خرج کردن پولتون با آرامش و در کنار سایر اعضای خانواده تون وقت بگذارید، اعضای خانواده ای که بودن شون کنار ما همیشگی نیست و پول زیاد خیلی از حضورها رو در آینده نمیتونه جبران کنه بماند که با این حجم کار و ساعت کاری که این تیپ همکاران برای ما فراهم میکنن توی سنین بالا باید تمام اون پولهای پس انداز شده رو صرف درمان فرسودگی های ناشی از کار بکنید و روزی سه بار هر 8 ساعت یکبار همکاران سابق رو لعنت کنید اما شاید کمی عجیب باشه کارفرمایی که میگه نیروی من از یه ساعتی در روز حتی اگه خودش بخواد من نمیگذارم کاری انجام بده این همکار ، همکار فوق العاده بهتریه ، تجربه به شما ثابت خواهد کرد
مطلب بعدی اینکه قرار نیست هر مصاحبه شغلی ختم به استخدام بشه چون گفتیم لزوما شاید ما برای همدیگه همکاران مناسبی نباشیم پس ادامه میدیم تا جایی رو پیدا کنیم که خداوند برای مفید بودن، ما رو برای اونجا در نظر گرفته
و آخرین نکته اینکه فراموش نکنیم که این فقط مصاحبه کننده نیست که قراره با شما همکار بشه بلکه شما هم باید و حتما حق انتخاب دارید اگر در مصاحبه ای پذیرفته شدید بلافاصله نگید باشه از فردا میام در انتخاب سازمان محل همکاریتون حواس تون به برخی موارد باشه مثلا اینکه سازمانی که برای جذب نیروی جدیدش وقت و انرژی میگذاره و بیشتر از یک مصاحبه برای شما ترتیب میده و بیش از یک مصاحبه کننده با شما صحبت میکنن، میتونه محل مناسبتری برای همکاری شما باشه
سازمانی که در مصاحبه های خودش علاوه بر سنجش توان تخصصی شما در مورد تعهدتون، مسئولیت پذیریتون ، هدف هاتون و برنامه های شخصی و اینجور مسائل تون هم مشتاقه و مشتاقه که در مورد شما بدونه مطمئنا این سازمانها میتونه محل مناسبتری برای همکاری شما باشه، سازمانی که مدیرانش و مصاحبه کنندگانش به شما به چشم همکاری که کار کردن یکی از جنبه های مهم زندگیشه نگاه میکنه و نه تمام زندگیش قطعا شما نسبت به اون سازمان در بلند مدت وفادارتر خواهید بود و هم حال سازمان در این شرایط خوبه و هم حال شما خوب خواهد بود
در پایان امیدوارم با رعایت تک تک موارد ذکر شده در این مقاله جایگاه سازمانی و آینده شغلی رو که انتظارش رو دارید به دست بیارید.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.